۲۰ شهریور و خانه خاله حمیده
گل پسرم ۲۰ شهریور بود که به خانه خاله حمیده (همکار مامان) دعوت شدیم و رفتیم. خوب بود و خیلی هم خوش گذشت با بچههای همکارای مامان کلی بازی کردی البته گاهی باهم دعوا هم میکردین ولی خوب با هم اخت شده بودین و خلاصه سروصدای بازی شما میآمد و ما هم مشغول صحبت بودیم. ناهار هم خیلی متنوع و خوب بود ولی تو از هیچکدام حتی یک ذره هم نخوردی. چون قبلش با بچهها پفیلا خورده بودین. خلاصه ساعت پنج با شوهر خاله مهتاب اومدیم و ما رو تا مترو مصلی رسوندند و بعد هم دوتایی اومدیم خونه. پنج شنبه هم به این ترتیب گذشت. راستش باباجون کمردرد گرفته و دایی امیر که برده دکتر گفتند باید عمل کنه و توی بیمارستان بستری هس...
نویسنده :
مامان منصوره
10:13